بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها بعضی که روزهای پیش از انقلاب را ندیده اند و نمی دانند که چه دلایلی موجب خشم مردم و باعث بروز انقلاب ملت ایران بر علیه نظام شاهنشاهی شد، در پی تطهیر آن رژیم منحوس و کثیف برآمده و به لطایف الحیل در پی تبلیغ آن دوره هستند و انقلابیون را آدمهایی بی منطق که بی دلیل و بی جهت انقلاب کرده اند، معرفی می کنند. خواندن گوشه هایی از تاریخ و حوادث آن روزها و اینکه چه عواملی موجب شتاب گرفتن هر چه سریعتر انقلاب شد، شاید یادآور دلایل وجوب انقلاب مردم ما هم باشد. مطلبی که در پی می خوانید می تواند درس اموز بوده و محل عبرت نیز واقع گردد! مطلب مربوط است به شهریور سال 57 مشهد، که در ادامه و در 17 شهریور در تهران و شهرستانها، همین عوامل و به دستور مقامات، نظاهرات مردم را به خاک و خون کشیدند.
ریاست محترم دادسرای شهرستان مشهد
احتراماً حسب تلگراف مورخ 1357/6/8 عده ای از اصناف مشهد که کلاً شهود عینی قضیه بوده اند بعنوان نخست وزیر، وزیر دادگستری، استانداری خراسان، شهربانی خراسان، کانون وکلای دادگستری و خبر مندرج در روزنامه کیهان روز یکشنبه 57/6/12 و شیاع بحد تواتر محلی در تاریخ 1357/6/7 حدود ساعت 1/2 12 تا 1 بعد از ظهر سه جوان در خیابان نادری روبروی کوچه چهارباغ مورد سوء ظن و تفتیش مأمورین که زیر نظر رئیس وقت کلانتری سه ( سرهنگ 2 زمانی پور ) و معاون وی ( سروان صدوقیانی ) انجام وظیفه می کرده اند قرار گرفته، مأمورین این سه نفر را جلب و در داخل مغازه الکتریکی حجت مورد بازرسی بدنی قرار می دهند، سپس بدستور افسران مذکور آن سه نفر را بداخل کامیون شهربانی که در جلو منزل آیت... شیرازی مستقر بوده و عده ای افراد پلیس در آن نشسته بودند منتقل می کنند لحظه ای بعد سروان نامبرده بکامیون سوار شده و پرده پشت کامیون را میاندازد.
پس از حدود نیم الی سه ربع ساعت مشاهده می شود مأمورین این سه نفر جوان را در حالیکه شلوارهای آنها از پشت پاره بوده و حتی شورت آنها دیده می شد از کامیون پائین انداخته و این سه جوان در حالیکه رنگ خود را باخته و بطور غیر طبیعی راه می رفته اند افتان و خیزان وسیله مأمورین خیابان وادار به فرار می شوند و برای شهود عینی انجام عمل شنیع تجاوز ( بوسیله باتوم یا هر شیئی دیگر ) در روز روشن و در ماه مبارک رمضان و در فاصله بسیار نزدیک بارگاه حضرت رضا علیه السلام در داخل کامیون آنهم بوسیله پلیس که مأمور حفظ جان، مال، ناموس عامه ناس است مسجل می گردد.
از آنجا که مطابق اصول قانون اساسی و متم [ متمم ] آن جان، مال، مسکن و شرف مردم از هر
حیث محفوظ و مصون از تعرض می باشد و اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بعنوان منبعی از منابع قانون اساسی آنرا تأیید نموده اینک که زمزمه فضای باز سیاسی و اجرای قانون اساسی بعنوان تأمین عدالت اجتماعی طنین افکنده است و نظر به اصل 71 متمم قانون اساسی که دادگستری را مرجع تظلمات عمومی اعلام کرده است و دادستان مکلف بر حسن اجرای قوانین و احقاق حقوق اشخاص است و هیچکس را بر فرض ارتکاب نمی توان بدون محاکمه مجازات و تنبیه نمود بدینوسیله تقاضای صدور دستور رسیدگی و بررسی موضوع می شود تا چنانچه اعلامیه اصناف مشهد و شتیعه مذکور مقرون به واقعیت باشد ضمن تحقق از شهود عینی قضیه اقدام قانونی سریع معمول فرمایند.
در غیر اینصورت ازآنجا که ارتکاب این جرم عمومی احساسات میهنی و مذهبی قاطبه اهالی محترم مشهد بخصوص وکلای دادگستری را جریحه دار کرده است با توجه به اهمیت موضوع و حاد بودن مسئله و شرایط زمانی و مکانی مراتب را بهر طریق که مقتضی می دانند جهت آرامش احساسات عمومی امر به اعلام فرمایند.
جمعی از وکلای دادگستری مشهد :
[ امضا ] مهدی شالزرشان ـــــــ [ امضا ] صلاح الدین بیانی ـــــــ[ امضا ] مهدوی
[ امضا ] محمد پیوندی ــــــــ [ امضا ] اژدر الدین ــــــــ [ امضا ناخوانا ]
[ امضا ] مانعی ـــــــــ[ امضا ] محمد علی صبوری ــــــــــ [ امضا ناخوانا ]
[امضا] ناصر مولوی ــــــــــ [ امضا ] نجفی ــــــــــ [ امضا ناخوانا]
[ امضا ] فاطمی ـــــــــــ [ امضا ] علی اصغر نیکبخت ـــــــــــ [ امضا ] سعید عباچی
[ امضا ] رحیم رحمانی ــــــــــ [ امضا ] ــــــــــمحمد آراسته ــــــــــ[ امضا ] اربابی
رونوشت : جمعیت حقوقدانان ایران
.....
مستندات و مدارک و شواهد و مطالب بیشتر را در سایت راسخون و به آدرس لینک داده شده در ذیل می توانید ببینید!
برگی ننگین از جنایات رژیم پهلوی
[ مهدی شالزرشان احتمالا اشتباه ثبت شده و شاید همان مهدی شالفروشان باشد.]
بسم الله الرحمن الرحیم
...
اى کاش جاى این همه دیوار و سنگ
آئینه بود و آب و کمى پنجره
در این سیاه چال سراسر سؤال
چشم و دلى مجاب و کمى پنجره
قیصر امین پور
بسم الله الرحمن الرحیم
عینا به نقل از :
http://siavash-irani.blogspot.com/2011/07/blog-post.html
بنی صدر, در راهپیمایی موسوم به «وحدت» در روز ۲۲فروردین ۵۹, خطاب به رئیس جمهور عراق گفت: «ما انقلاب کردیم و یک آدم فاسد و خائن را بیرون کردیم, تو در این میان چه میگویی؟ ... ما مردم عراق را به رژیم فاسد تو بفروشیم؟ غیرممکن است. نمی فروشیم». سپس, به درخواستهای مکرّر رژیم عراق به رفع اختلافات اشاره کرد و گفت: «اتّفاقاً, چند نوبت, چه زمانی که در مسئولیّت بودم و چه زمانی که مسئولیّت نداشتم, فرستادند و گفتند: ما آماده ایم تا امور خودمان را با شما حل کنیم. من گفتم: با شما امری نداریم که حل کنیم. دفعه آخر یاسر عرفات آمد و من همین جواب را دادم» (اطّلاعات, ۲۳ فروردین۵۹).
«بیانیه» بنی صدر با عنوان «بیت المقدّس را باید آزادکنیم»: «ما باید دولت بعث عراق و رژیمهایی مانند اورا ... سرنگون کنیم... ما برای پیروزی قطعی باید بپذیریم که با ابرقدرتها در جنگ هستیم و باید شرایط جنگ و سختیها و محرومیتهای آن را بپذیریم. در آن صورت است که قدس عزیز نیز نجات خواهد یافت». (روزنامه اطلاعات, ۱۴مرداد۱۳۵۹). این بیانیه یک ماه و نیم قبل از آغاز رسمی جنگ ایران و عراق منتشر شد.
«من خود از نویسندگان اصل ۱۱۰ ولایت فقیه بودم، از ۷نفری که این اصل را نوشتهاند یکی خود من بودم» («انقلاب اسلامی», شماره ۲۶دی۵۸).
--------------
«...تبلیغ می کنند که نخستین رئیس جمهوری "جمهوری اسلامی ایران" با بنیانگذار این جمهوری مخالف است... آنها که این تبلیغات را می کنند راه معاویه را می روند و من به آنها می گویم ... در دل من که خود را فرزند امام می دانم, جز عشق و صمیمیت به امام نیست و در فکر من هیچ نمی گذرد جز این که خواست او به اجرا درآید...» (از سخنان بنی صدر در روز ۱۷شهریور ۱۳۵۹ در میدان شهدا ـ ژاله ـ به نقل از روزنامه بامداد, ۱۸شهریور۱۳۵۹)
-------------------
«خط امام در همان خط است که ما طی ۲۰سال در آن قلم و قدم زده ایم... همین قدر می گویم که پیشنهاد طرح حکومت اسلامی از من بود و نخستین کسی هستم که به این مهم پرداختم و عمر را صرف تدارک چهار رکن سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حکومت اسلامی کردم» («صد مقاله بنی صدر», صفحه ۱۱۹, سرمقاله «انقلاب اسلامی», شماره پنجشنبه ۱۳دیماه ۱۳۵۸
----------------------------
در بازگشت خمینی به ایران در ۱۲بهمن۵۷، بنی صدر کرایه هواپیمای دربست «ارفرانس» را که خمینی را به ایران برد, با چک خودش پرداخت («شکست شاهانه», ماروین زونیس, ترجمه عباس مخبر, انتشارات طرح نو. تهران. ۱۳۷۰)