اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بسم الله الرحمن الرحیم

یادتان هست که چهارده فروردین و اینجا گلایه کردم که تعطیلات عید هم تمام شد و ...

بله!

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند

باده از جام تجلی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

نیمه شب پریشب پسرم به اتفاق عروسم، تلفنی من و خانمم را به پشت بام خواستند! نگران شدیم که چه شده. وقتی هراسان و با دلهره رفتیم بالا، دیدیم که بساط شام آماده است و بلیط رفت و برگشت مشهد، که برای من و خانمم، شراکتی و بی خبر از ما تهیه کرده بودند، را هم، به ما هدیه کردند. غافلگیر شدیم و حسابی اشک شوق ریختیم. نتیجه ی این غافلگیری اینکه جای شما خالی، بعد از سالها چشم انتظاری و حسرت دیدار، ماه دیگر، بعد از روز پدر، عازم مشهد و زیارت امام رضا علیه السلام می شویم البته ان شاءالله و به شرط حیات. خدا روزی همه ی شما هم بکند   

مشهدالرضا(ع)

نظرات 52 + ارسال نظر
همطاف یلنیز پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 22:13 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
به به هدیه پیش پیش پدری مبارکا
ظاهرا حالت این زایر جلب توجه شما رو کرده... پابرهنه و سر به زیر و ...
وگرنه گنبد و بارگاه آقا امام رضا، یه چیز دیگه است ها
.

سلام و صد سلام
بله این عکس را من بارها و بارها بهش نگاه کرده ام. برای من حس و حال عجیبی دارد. خب چند سالی هست نرفتم و یادم رفته بود. اصلاحش کردم

سیدعباس سیدمحمدی پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 20:23 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
ببخشید. عکسی که گذاشته ای، احیاناً اشتباه نیست؟ اگر اشتباه نکنم، عکس مربوط است به حرم حضرت معصومه، و توضیح روی عکس که «مشهد الرضا (ع)» است، ظاهراً اشتباه است.

امام رضا بلیتت را تبدیل نکند به بلیت رفت و برگشت به قم

سلام
با تایید بقیه ی دوستان انگار حق با شماست و من هم توضیح عکس رو برداشتم. ممنون
امام رضا کریم و بزرگوار هستش و شاید سفر قم هم نصیب بکنه

ناهید پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 20:08

داداش جان خوش به حال آقا پسر و عروستون که باعث شادی شما شدند . مطمئنم که زندگیشون پر برکت و عالی خواهد بود .

البته اگر از پسرتون تشکر کنیم میگن :

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم

یارب مباد کس را مخدو م بی عنایت

شرمنده ام که این کامنت جا افتاده بود و جواب نداده بودم!
بله حین گریه هر دو فقط دعای خیر می خواستند و فقط همین از دست ما برمی آید که دریغ نمی کنیم

گل بیتا پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 17:33

سلام بر شما
خیلی خوشحالم که اینگونه سورپرایز شدید.خدا کنه همیشه به اتفاق همسر بانو به زیارت و سیاحت باشید
۲۵ اردیبهشت پارسال به همراه همسر وفرزندم به زیارت خانه خدا نایل شدیم و و هر چی اون روز نزدیک می شه دلم هوایی تر میشه.جالبه که روز تولدم خانه خدا را برای اولین بار زیارت کردم.هدیه ای پربها و دایمی.
امیدوارم قسمت شما و خانواده محترمتون هم بشه.
دست آقا پسر و عروس گلتون درد نکنه.
ممنون ازتون بابت این پست وعکس معنوی.

سلام و برکات خدا بر شما
ممنون و شماا چه هدیه ی جالب و پر ارزشی برای تولدتون گرفتید. پس شما هم اردیبهشتی هستید و چند روز دیگه تولدتون هست. پیشاپیش تولدتون مبارک. قابل توجه ناهید خانوم که دنبال هم ماهی می گشت
سفر مکه از آرزوهای دور و دراز من هست و هنوز نصیبم نشده. ممنون

محرم پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 17:30 http://namnammak.blogfa.com

به به چه خوب.یک ماه پر از شهد و شکر

سلام بله سفر معنوی و زیارتی غذای روح ماست

کوثر پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 13:01

منم روی (اینجا) کلیک نکردم چون یادمه
آخی الهی الهی
چه عاشقانه
عمو جون برادر زاده هارو فراموش نکنینااااااااااااااا
التماس دعای فراوان
اونوقت عموجانم وچند روز نمیبینم؟؟؟

خدا نصیب و قسمت کنه زیارت کربلا و مکه بریم ان شاءالله
صبح ششم میریم تا آخر شب هشتم، مشهد هستیم

کوثر پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 13:00

خب میبینم که مدالها به قوم وخویشمون رسیده
عمه جون مبارکهههههههههه

با خودم گفتم الان از راه برسید کار به زورگیری میرسه اما کار به تفاهم انجامید

کوثر پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 12:59

عجب کامنت پر کله ای شد

بله انواع و اقسام کله

کوثر پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 12:59

سلام عموجان زائر مشهد الرضا
خوش به سعادتتون
بارک الله به این پسر وعروس نازنین
دستشون در نکنه
فکر کنم بهترین هدیه رو انتخاب کردند
ان شا الله خوش بگذره در جوار آقا

واقعا مردها خیلی سلیقه هاشون بهم نزدیکه ها
بخصوص شما وهمسرم
همون آتیش بازی واینا
دوهفته پیش که داشتم قالب انتخاب میکردم همسرم برام این قالب الان شمارو انتخاب کرد
ومن گفتم حالا بذار یکم دیگه بگردم
بعد ایشون گفت خب پس چرا ا من نظر میخوای ایشششش

میگم از چشمام معلومه خیلی دلم برا همسرم تنگ شده؟؟!!!

سلام عمو
یاد چاووش افتادم که قدیما زائران برگزار میکردند. گشتم و پیدا کردم: مرسوم بود چاووش خوانان خوش آواز و مخلص درجلو کاروان با صدای رسا چاووش خوانی کرده و اهالی از رفتن سفر دیگران باخبر می شدند و سراسیمه جهت بدرقه مسافرین امام رضا(ع) به جمع شان می پیوستند، اشک شوق و حسرت زیارت و غبطه به حال زوار کاملا در سیمای اهالی که برای بدرقه می آمدند مشهود بود.
خب همسر شما اهل مسافرت و چادر زدن است و اهل این چنین مسافرتی با آتش پیوندی داره که نگو و نپرس
ان شاءالله این روزهای حرمان و جدایی شما هم به روزهای وصل تبدیل بشه

مریم پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 11:21

سلام
خیلی جالب انگیزناک بود
این بار روی لینک (اینجا] کلیک نکردم چون کلمه به کلمه ی اون پستتون رو به خاطر دارم
خدا رو شکر
دست شازده پسر و عروس خانم گلتون درد نکنه ...تا باشه و باشه از این سورپرایزها
ان شاء الله یک روز برات زیارت خونه ی خدا رو دریافت کنید
التماس دعا

سلام
نمیدونید چه حالی پیدا کردیم
آمین و خدا نصیب شما و همه ی آرزومندان هم بکنه

ناهید پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 11:06

بله داداش جان وقتی لحظه های حضور رو درک میکنید ، برات
می ستانید .
این معجزه نیست ؟؟؟

بله سحر با باد میگفتم حدیث ارزومندی خبرامد که واثق شو ز الطاف خداوندی
این از لطف خدا و دعای خیر شماست

ناهید پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1392 ساعت 11:01

سلام
وای عالیه اینقدر از سفر گفتم آخر نصیبتان شد
ط ن ب هم این بار نصیب خودم

سلام
صبح نه دیگه! نزدیک به ظهر شما به خیر
بله اینبار سفر واقعیه دیگه
همه ی مدالها هم مبارکتون باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد