تاریخ انسان

بسم الله الرحمن الرحیم 

امیری تاریخ نویسان را امر کرد: سرگذشت انسانهای پیشین را بنگارید.  

ده جلد نوشتند.  

بفرمود: خلاصه کنید.  

به یک جلد عرضه کردند.  

خلاصه تر خواست.  

یک صفحه نگاشتند.  

گفت: لُبِ سرگذشت ایشان به یک سطر چه بوده است؟!  

گفتند: یا امیر! کرور کرور انسان، طی هزاران هزار سال، آمدند و درد کشیدند و رفتند!  

 

     تاریخ انسان   

 

من هزاران بار
تیرباران شده ام
و هزاران بار
دل ِ زیبای مرا از دار آویخته اند
و هزاران بار
با شهیدان ِ تمام ِ تاریخ
خون ِ جوشان ِ مرا
به زمین ریخته اند
سرگذشت ِ دل ِ من
زندگی نامه ی انسان است
که لبش دوخته اند
زنده اش سوخته اند
و به دارش زده اند

هوشنگ ابتهاج

نظرات 9 + ارسال نظر
آنتی ابسورد شنبه 18 آذر 1391 ساعت 19:43

سلام جالب بود
دنیا هم به لحاظ منطقی و هم به لحاظ زمانی متقدم است نسبت به دنیای دیگری که به قول خیام "کس نامد از آن جهان که پرسم ازوی..." لذا باز از منظر خیام این دنیا "نقد"است و آن یک "نسیه" است.آنانی که اعتقاد دارند که "دنیا مزرعه ی آخرت است" کمی هم انصاف به خرج دهند و به گفته ی خودشان توجه نشان دهند.چگونه می توان زاد و توشه ی خوبی از این دنیا برچید حال آنکه ایشان دنیا را به خمودگی و درویش مآبی و بی قیدی نسبت به آن می فهمند؟!آبادترین زمین دنیا را هم که طرف داشته باشد در اثر بی توجهی چیزی ازش برداشت نخواهد کرد و محصول به فنا خواهد رفت.نگاه "کامو" هم در این مقوله نگاهی ست جالب که من همیشه تحسین ش کرده ام.کامو معتقد است:"زندگی شوقی بی دلیل است..."یعنی بدون دلیل باید شوق زیستن داشت نه اینکه اینان چون از نگاه خودشان آنهمه ارزش از نگاه خود را در این دنیا قابلیت امکان درش نمی بینند به کل خواهان پاک شدن صورت مسئله هستند!یعنی دنیا هیچ است و پوچ و اصل آخرت است و الخ...!

سلام
راستی این تقدم و تاخر صوری است یا حقیقی؟ این سایه است که وجود دارد؟ یا آن وجودیکه سایه ناشی از اوست؟ هرچند، چنین به نظر می رسد که سایه دیدنی است و صاحب سایه ملموس ما نیست.(غار افلاطونی) بگمانم می خواهید بحث وجود و صور و اعیان را پیش بکشید. آنچه خیام گفته است سوالی است که ریشه در فلسفه دارد و فلسفه بطور اعم همانطور که بهتر از من می دانید بحثش در این است که چه چیز صورت و اعتبار است، چه چیز وجود و هستی مطلق؟ یا چه چیز وجود است و چه چیز انعکاس وجود؟ بحث همان بحث آینه است که شما قبلا راجع به آن نوشتید؟ در این خصوص بحث میان عقلا و فلاسفه از ابتدا بوده و کماکان هم وجود دارد. گرچه بر این باورم که وارد شدگان در عالم فلسفه همگی مصداق این شعرند که من یار همی جویم و او جلوه گر یار/ او خانه همی خواهد و من صاحب خانه. یا هر کس به زبانی صفت ذات تو گوید/ بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه و امام حسین علیه السلام هم در دعای عرفه می فرماید مگر غیر تو را ظهوری هست که از آن تو نباشد؟ (بقول مولوی: صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی)
اما در خصوص الدنیا مزرعه الاخره و معنایی که شما از آن ارائه داده اید به نظرم یک دوگانگی وجود دارد. رهبانیت و صوفی گری و عزلت گزینی به معنای مذموم آن سنخیتی با تلاش برای معاش و دنیا مزرعه آخرت است ندارد که عرق کارگر را همطراز خون شهید معرفی کرده است.
البته براساس تعالیم قران از دنیا گاهی به عنوان لهو و لعب و بازیچه نام برده شده است: اعلموا أنما الحیاه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد
اما اگر از همین دنیا بنحوی بهره برداری شود که انسان حیات و مماتش برای خدا باشد (انّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین) معنای الدنیا مزرعه الاخره معنای خاص خود را پیدا می کند.

به نظر من، دنیا محل خوشی و ناخوشی است.
طبق آزمایش الاهی، ممکن است خوشی ی یک نفر بیش از ناخوشی اش باشد، و ناخوشی ی یک نفر بیش از خوشی اش باشد.
جدای از آزمایشهای الاهی، خود انسان هم در پیش آمدن مشقتها و هلاکتها و رنجها، و خوشیها و سرورها و شادیها، نقش اساسی دارد.

راستش من هر چه نگاه می کنم جز خوشی های زود گذر که به قیمت غم و درد و رنج انسان بدست می آید، چیزی نمی بینم! آنکه متمکّن است تمکنّش به قیمت بیچارگی گروهی از انسانها بدست آمده است و آنکه خوش زیست می کند خوشی اش به قیمت گریه های انسانهای زیادی بدست آمده است!

سلام علیکم علائی ی عزیز.
شما فرمودی:
«خدا فرموده این دنیا اسفل السافلین است. اینجا جای رنج و سختی است.همه می آییم رنج میکشیم و میرویم»

اگر منظور شما از «خدا فرموده»، آیه ی قرآن است، آیا آیه ای غیر از «ثم رددناه اسفل سافلین» مورد نظرت است؟
اگر این آیه مورد نظرت است، طبق قرآن خرمشاهی همراه با توضیحات، ایشان گفته شیخ طوسی و ابوالفتوح و زمخشری و و طبری و میبدی، اسف سافلین را ضعف و پیری و خرفتی و انحطاط قوای انسانی تفسیر کرده اند، و بعضی دیگر نیز اسف سافلین را طبقه ای از طبقات جهنم دانسته اند.

یعنی ظاهراً «اسفل سافلین» صفت دنیا نیست، بلکه یا صفتی از انسان است در دوره ای از عمرش، و یا اشاره به قسمتی از جهنم است.

همچنین درباره ی کل فرمایش شما که
«خدا فرموده این دنیا اسفل السافلین است. اینجا جای رنج و سختی است.همه می آییم رنج میکشیم و میرویم»

آیا واقعاً خدا فرموده این دنیا فقـــــــــــط جای رنج و سختی و رنج کشیدن و رفتن است؟
اگر فقــــــــــــــــط جای رنج است، دلیل نقلی و غیر نقلی بفرما.
اگر جای رنج + خوشی است، پس جمله ی شما چه معنایی دارد؟


اگر دنیا فقــــــــــــــــط جای رنج است، نص قرآنی ی

رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَاحَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً

چه معنایی دارد؟

سلام
به آقای علایی اطلاع می دهم که اگر فرصت داشت، جواب دهد. اما من سوالم این است که این حسنه که از خدا می خواهیم که در دنیا و آخرت به ما عطا کند را، چگونه می توانیم به خوشی معنا کنیم؟
گمان نمی کنم این حسنه معنای خوشی و لذت در برابر رنج و درد داشته باشد.

علایی جمعه 17 آذر 1391 ساعت 19:18

سلام

خدا فرموده این دنیا اسفل السافلین است. اینجا جای رنج و سختی است.همه می آییم رنج میکشیم و میرویم

سلام
به به! آقای علایی!
چه عجب اینطرفا
شاید برای اهل پرواز، دنیا اسفل سافلین است، ریشه ی واژه ی دنیا از دنی است به معنای فرومایه و پست است اما همانطور که آقای سید محمدی گفت اسفل سافلین قعر جهنم است. ما که توی قعر جهنم زندگی نمی کنیم؟!

سلام
واقعیتی است تلخ بسیاری از انسانها می ایند و کورکورانه در این دنیا زندگی می کنندد و زنجی را متحمل می شوند بدون اینکه به شناختی رسیده باشند یکی از متفکران می گوید من نگران ان موجودات گوشت و پوست و خون داری هستم که می ایند و رنج می برند و ازاین دنیا می روند و این بسیار تاسف انگیز است.

سلام
همه با دیدن مصائبی که بر انسان میرود به این سوال می رسند که اصلا چرا آمده اند و برای چی؟ و چه آنکه به جواب مورد نظر دین می رسد و به آن مومن می شود خود را در زندان و رنج می بیند ( الدنیا سجن المومن) چه آنکه به جوابی غیر دینی می رسد، دنیا را جز محل رنج نمی بیند. یا حقیقت دنیا را همین خوشی های زودگذری می بیند که همراه با درد و رنج است و چاره ای از آن نیست.

کوثر جمعه 17 آذر 1391 ساعت 11:21

سلام
آدینه خوش

سلام
و صبح یکشنبه هم بر شما مبارک

خراسانی جمعه 17 آذر 1391 ساعت 00:35 http://cheshmejoo.blogfa.com/

سلام.
الدنیا دار بالبلإ محفوفه؛ دنیا خانه‏اى است که به رنج و بلا پیچیده شده است.
دنیا را با غم قاطی کرده اند تا بدانیم محل توقف نیست و گذرگاه عبور است. شاید وظیفه انسانی ما این باشد تا می توانیم از غم همه عابران این گذرگاه بکاهیم.

سلام
جالب بود نشنیده بودم.

سیدعباس سیدمحمدی پنج‌شنبه 16 آذر 1391 ساعت 14:04 http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
ببخشید.
لغت «میلیون» لغتی فرانسوی است و جدید است و کسانی که این قطعه ی کوتاه را نوشته اند، و قاعدتاً این قطعه ی کوتاه اشاره می کند به زمانهای گذشته، این موضوع را دقت نکرده اند.

سلام
این متن از من است و برای حفظ بافت قدیمی نوشته، میلیون میلیون را با کرور کرور عوض کردم. ممنون از تذکر ویراستاری شما

کوثر پنج‌شنبه 16 آذر 1391 ساعت 10:36

سلام بزرگوار
وکسب مقام اوللللللل
خوبین قربان؟
ماهم خوبیم.ولی کمی دندان درد گرفتارمان کرده وخوردیم به تعطیلی همه جا

عجب جمله ی حکیمانه ای
واقعا که انسانهای زیادی اومدند ودرد کشیدند ورفتند...
به امید ظهور منجی

سلام
خوش امدید. چند وقتی بود این وبلاگ مدال اوری نداشت
بلا دور باشه! دندان درد همیشه فکر می کرده ام در ایام تاسوعا و عاشورا اگر جایی اتش بگیرد و یا بصورت اورژانسی احتیاج به درمانگاه یا بیمارستان داشته باشد چه می شود؟! اصلا یادم نبود که بالفرض به درمانگاه هم برسد با تعطیلی آن چه کند؟

اللهم عجل لولیک الفرج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد