آن مرد در زمستان آمد!

بسم الله الرحمن الرحیم 

او آمد. 

یخ زده بودیم 

که پرتلاطم و تنها آمد

بله آن مرد در زمستان آمد. 

آمد. گرما آمد.  

اما باز که موج تن های گرم بود که از ساحل به اعماق دریا رفت!  

چه هوای سردی شد! 

باز مگر زمستان آمد؟!

  امام خمینی

نظرات 12 + ارسال نظر
کاوسی شنبه 14 بهمن 1391 ساعت 22:52 http://mighat61.blogfa.com

سلام بزرگوار
شعر زیبایی سروده اید. دست مریزاد
ساکن خم خانه را مقصد می است
عارفان را شور و مستی از نی است
می ستایم من خمینی را که او
هم خم است و هم می است و هم نی است

سلام برادر
ممنون از محبت شما
کاش می شد و هر روز فقط از او می نوشتم.

شما همین دلاوری که به خود اختصاص دادی بهترین هدیه است یه کم دقت کن کتاب اونو که بررسی کنی خلاصه این هم یه راهنمایی خوب یا پارتی بازی درحد تیم ملی بروحالیشو ببر

دلاور کجا بود حاجی؟ من مخلص شمام.
بر روی چشمم. اولین فرصت ببینم می تونم از این پارتی بازی سوء استفاده کنم و جایزه ای در حد تیم ملی ببرم؟
خدمت می رسم

سلام دلاور اردت ما را بپذیر ودهه مبارک فجر بر شما مبارک باد .راستی چرا تو مسابقه شرکت نمی کنی ؟

سلام حاجی مخلصم
دهه ی فجر بر شما هم مبارک
حالا نمیشه یک جایزه کمی نفیس هم هویجوری به ما بدند؟

هویت جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 20:14

سلام بر جناب آقای ستارییان عزیز!

زیبا بود!

کاش می شد یخ زمستان با کارهای خوبی از مسئولین آب می شد ...اما فقط کاش!

موفق و سلامت باشید!

سلام آقا مخلصم
ای کاش هایی که در زمین اگر می کاریم و شاید برداشت می کنیم
ممنون و قربانت

شنگین کلک جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 17:34 http://shang.blogsky.com

درود
شما شعر هم می سرایید ؟ ممنون از شعر زیبا .
اما امروز ما چنان منجمد شده ایم
که در ثبت تاریخی گرما نیز مشکوکیم

سلام
ممنون از شما
شعر که نه! گاهی ناپرهیزی می کنم و تراوشات ذهنی را جایی مثل اینجا ثبت می کنم

ریحانه جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 14:46 http://chadormeshki.blogfa.com

شعر قشنگیه

ممنون

بزرگ پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 17:28

او رفت و بازماندگان ندانستند:
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
و ندانستند:
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند

بله
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند.

محمد مهدی پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 17:10 http://1sobhe14.persianblog.ir/

سلام
من شاعر نیستم ولی شاعران را دوست دارم. البته نه همشون را چاپل.سا و متملقاای درباری را نه
اما جناب شاعر دوست داشتنی
ان مرد در سرما امد
با خود گرما اورد
اما گرما کم کم رو به سردی رفت
او هم در حفظ گرما نا توان شد
ان مرد رفت و سرمایی شدید امد.
دیگر سرما دارد کولاک می کند
اما او که جای او امد
هنوز می گوید سرما نیست! چقدر گرم است!!

سلام
من هم شاعر نیستم اما شاعرها رو دوست دارم
خب البته شاعران درباری هم شعر می گند اما برای هیشه ی تاریخ مورد لعن و نفرین قرار می گیرند.
کم کم داری شاعر میشی شریک جان!
شعر شما هم قشنگ بود ها!

مهدی نادری نژاد پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 16:47 http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
جناب ستاریان
همه ما به ویژه مردم به بازبینی ارمان های انقلاب و مطالبه آن بسیار محتاجیم.

سلام
بله اما شرایط حاضر این امکان را برای این کار بسیار مهم نمی دهد. حتا مطالبه ی اجرای قانون اساسی هم مطالبه ای است خارج از تحمل!

fars پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 15:55 http://fars.20r.ir

75632032051بهترین فرصت زندگی شما برای ثروتمند شدن مجموعه ای بی نظیر برای اولین بار در ایران برای کسانی که می خواهند بهتر زندگی کنند و از کمترین وقت و هزینه بیشترین سود را ببرند.برای آگاهی از جزییات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
http://fars.20r.ir

مریم پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 15:10

به یاد کوثر عزیز اوووووووووووول
یک شعر زنده یاد سلمان هراتی داره که به نظرم قشنگه البته شاید اگه الان سلمان هراتی زنده بود این شعر رو طور دیگه ای تمام می کرد

پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت

بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ زهره ی دریا شدن نداشت

در آن کویر سوخته ، آن خاک بی بهار
حتی علف اجازهٔ زیبا شدن نداشت

گم بود در عمیق زمین شانه ی بهار
بی تو ولی زمینه ی پیدا شدن نداشت

دلها اگر چه صاف ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت

چون عقده‌ای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سر وا شدن نداشت

بله به یاد کوثر خانم
بنده ی خدا هیچ خبری ازش نیست!
عجب شعر زیبایی از سلمان هراتی نقل کردید. خدایش او را رحمت کند.
از شما ممنونم به خاطر نقل این شعر. خیلی از ان یاد گرفتم و کلی از خواندنش لذت بردم

مریم پنج‌شنبه 12 بهمن 1391 ساعت 15:07

سلام
چی می تونم بگم به جز اینکه خیلی زیباست و در عین حال مثل شعرهای دیگه تون لبریز از غم و بغض و درده

سلام
ممنون از لطف شما. والا چه کار کنم، شرایط شرایط شاد کننده ای نیست!
زمانی جشن دهه ی فجر مردمی برگزار می شد. اما امروز انگار نه انگار که این دهه متعلق به پیروزی انقلاب مردم هست!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد